Session 2: Iranian Women and Connection with Natural Resources: Benefit or Harm
سخنران: اعظم بهرامی (پژوهشگر و کارشناس حوزهی محیط زیست)
۱۸ دسامبر ۲۰۲۲
موضوع مورد بحث: زنان ایران و پیوند با منابع طبیعی؛ بهرهمندی یا آسیب
چکیده
یک سوم زنان ایران کشاورز هستند. زنان کشاورز و عشیره همواره در امنیت غذایی کشور نقش بسیار پراهمیتی داشتهاند. بااینهمه این زنان در برنامههای توسعه، در حوزهی خدمات و رفاه، در بحث استقلال اقتصادی و توانمندسازی همیشه نادیده گرفته شدهاند. آمار رسمی نشان میدهند که ۲۲ میلیون نفر از جمعیت ایران حاشیهنشین هستند و حداقل نیمی از این تعداد را زنان تشکیل میدهند. این گروهِ جمعیتی همانند جغرافیای زیستشان همواره در برنامهها و مطالبات اجتماعی، حتی در بدنهی جنبش زنان در سایه قرار گرفته شدهاند. این موضوع اما سویهی مهم دیگری را نیز دربرمیگیرد. ناتوانی و عدمتوجه به افزایش تابآوری و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی در پیوند با حوادث طبیعی، اغلب زنان آبآور را بهعنوان قربانیان نخست تحتتاثیر قرار میدهد. با درنظرگیری آنچه شرحش رفت باید پرسید: آیا در این شرایط نابسامان زنان فقط ایفاگر نقش قربانی هستند یا در فردای ایران آزاد میتوانند و احتمالا قهرمان اصلی مبارزه علیه بیعدالتی اقلیمی و توسعهی ناهمگن هستند؟ این تبعیض جنسیتی ساختاری در جامعهی ایرانی در دستیابی به اهداف توسعهی پایدار چه اثری بر جای میگذارد؟ چرا زنان در فردای ایران آزاد نقشی کلیدی در توسعهی پایدار خواهند داشت؟ در این نشست اعظم بهرامی به طرح این سوالها و سپس به ارائهی توضیحاتی در پاسخ به این پرسشهای کلیدی برخواهد آمد.
گزارش جلسه
اعظم بهرامی بحث خود را با تاکید بر ضرورت گفتگو در باب مسائل زنان، منابع طبیعی و پیوند آنها در شرایط کنونی ایران آغاز کرد. او همچنین از سه منظر ارتباط بین این دو و اعتراضات ۱۴۰۱ را شرح داد. نخست آنکه شعار زن، زندگی، آزادی نشانگر آن است که نسل آینده خواستار رفاه و زندگی باکرامت است. چنین زیستی در ارتباط مستقیم با منابع و سرمایههای کشور و روش تقسیم و مصرف آنها قرار دارد. مسئلهی زن همچنین از آنرو حائز اهمیت فراوان است که زنان به پرچمداران مبارزه با سالها تبعیض ساختاری در ایران بدل شدهاند. آنها نمایندگان اقلیتهای قومی، دیگر هویتهای جنسیتی به حاشیه راندهشده و گروههای جمعیتی دور از مرکز هستند. منظر دوم بر ارتباط توسعه با رفاه و عدالت تمرکز دارد. پیوند این دو طی سالهای اخیر به شکل اعتراضات مردم بر مشکلات مدیریتی در حوزهی منابع طبیعی نمود یافته است. نمونههایی از این دست نارضایتیها را در اعتراضات به وقف دماوند، اعتراضات مردم خوزستان حولمحور آب و خاک و اعتراضات کشاورزان اصفهان و مناطق زاگرسنشین درخصوص موضوع آب و سدسازی شاهد بودهایم. سومین نکتهی وی متوجه وجود آمیزهای از بیم و امید در حوزهی مدیریت منابع در آیندهی ایران به عنوان کشوری درحالتوسعه است. کشوری که منابع طبیعی آن بهنحوی تکبعدی و بیرویه مصرف شده و توسعهی پایدار به اولویتهای دست چندم آن تقلیل یافته است.
اعظم بهرامی در ادامه درباب عدم توازن در توزیع منابع طبیعی بین گروههای مختلف توضیحاتی ارائه داد که حاکی از نادیده انگاشتن عامل عدالت به عنوان یکی از دیگر مطالبات اصلی جنبش ۱۴۰۱ است. به عنوان مثال، با وجود آنکه حاشیهنشینان ۷۰% جمعیت ایران را تشکیل میدهند سهم آنها از توسعه چنان ناچیز است که موجب کوچ این جمعیت به مرکز شده است. همچنین در برنامهی بودجهی امسال سهم عشایر و روستاییان که ۲۴ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند تنها ۰/۷۱ درصد است که حتی نسبت به سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است. با مطالعهی وضعیت موجود میتوان به عدمدسترسی این گروهها به مولفههای مختلف توسعهیافتگی همچون خدمات سلامت، وضعیت تحصیل و دانش، دسترسی به آب و انرژی و تبعیض سیستماتیک پی برد. بهرامی از آن بحث کرد که با مطالعهی اسناد موجود برنامههای توسعه ایران میتوان نتیجه گرفت که منابع طبیعی تنها بهعنوان کالایی مصرفی تلقی شده و هیچ سرمایهگذاری برای حفاظت از این منابع یا بازتولید آنها لحاظ نشده است. به باور او عدم توجه به توسعهی پایدار موجب نقض دو شکل از عدالت است: عدالت بین نسلی و عدالت توزیعی. همچنین تامین امنیت جامعه در مفهوم گستردهی جهانی آن که دربرگیرندهی امنیت منابع و سرمایهی طبیعی و امنیت انرژی است بدون توسعهی پایدار امکانپذیر نمیباشد.
اعظم بهرامی در قسمت دوم سخنان خود با ارایهی آمارهای گوناگون در مورد زنان و عدم بهرهمندی آنها از مناسبات قدرت و ثروت بر فقر زنانه موجود در ایران تاکید کرد که در سالهای اخیر سیر صعودی داشته است. یکی از این نمونهها را میتوان در کاهش مشارکت اقتصادی زنان در ۱۰ سال اخیر از ۱۷.۷٪ به حدود ۱۰٪ مشاهده کرد که ایران را در رتبهای بسیار پایین حتی در میان کشورهای منا که دارای شرایط مشابهی هستند قرار داده است. افزون بر این، بسیاری از آزادیهای دیگر زنان تخت سیطرهی قانون قرار گرفته و باعث شده است آنها با محدودیتهای بسیار برای تصمیمگیری در توسعهی اقتصادی خود و خانواده رویارو باشند. او همچنین آمارهای دیگری ارائه کرد که موید شکاف جنسیتی عمیق در ایران در حوزههای گوناگون اموزش، سلامت، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی هستند. طبق یکی از این دادههای آماری، در سال ۲۰۲۱، ایران در شاخص شکاف جنسیتی بین ۱۵۷ کشور از رتبهی ۱۵۱ برخوردار است. بهبود شکاف جنسیتی با رفع هرگونه خشونت و تبعیض علیه زنان، توانمند کردن زنان روستایی، ایجاد ظرفیتهای لازم برای حضور برابر زنان در عرصهی سیاستگذاری و مشارکت اقتصادی امکانپذیر است.
اعظم بهرامی در انتهای سخنان خود یادآور شد که به موجب بحرانهای متعدد در حوزهی منابع طبیعی و انسانی راه بسیاری در مسیر توسعه ایران پیش روست. طی این مسیر اما با مشارکت زنان در همهی حوزهها و همچنین تاکید بر ضرورت اتخاذ تصمیمات جدی، نظارت مستمر و سرمایهگذاری طولانیمدت برای نگاهداشت منابعطبیعی باقیمانده ممکن میشود.