Session 1: Why we are chanting: Woman, Life, Freedom

Guest Speaker: Hamideh Saberi (Ph.D. candidate in Global History of Empires, University of Torino)

NOVEMBER 25th, 2022

Abstract

Hamideh will present an in-depth analysis of the roots of the discontent and the success of this unique movement in drawing the world’s support. Mahsa Jina Amini’s death in the hands of the morality police has raised a nation to rise up, and for the first time in the history of the Islamic Regime, it has led to massive solidarity with Iranians across the globe. Her presentation will address the history behind this uprising, and the critical status of women in modern Iran, based on the slogan of the revolution, which is “women, life, freedom.”

متن پیشنهادی برای مطالعه پیش از جلسه

انقلاب زنان، برای زنان، به وسیله زنان – نوشته حمیده صاب

ضرورت مراقبت از جنبش ژینا – نوشته حمیده صابری

گزارش جلسه

حمیده این سوال را مطرح کرد که چرا شعار انقلاب ۱۴۰۱ زن زندگی آزادی است؟ آیا خود این شعار می‌تواند خط مشی درستی را فراهم کند؟ قبل از پاسخ دادن به این سوال، حمیده به طور مختصر به تاریخ جنبش زنان از انقلاب مشروطه تا به امروز پرداخت. جنبشی که بر خلاف تصور غالب، همواره بسیار رادیکال بوده‌است. در دانشگاه شیکاگو مطالعه‌ای انجام شده که نشان داده ۷۰٪ مطالب تاریخی در آمریکا توسط و در مورد مردان نوشته شده، ۱۵٪ توسط زنان و در مورد مردان نوشته شده و فقط ۳٪ متون تاریخی در مورد زنان است و آن هم بایوگرافی زنان شاخص است نه نقش آن‌ها در اجتماع. بنابراین او سعی دارد تا از خلال نوشته‌های پراکنده نوشته شده و بر جا مانده توسط زنان روایت تاریخ را توسط خود زنان باز تعریف کند. او نشان می‌دهد که از ابتدای مشروطه زنان در مبارزات آزادی‌خواهانه حضور داشتند؛ در مبارزات میدانی شرکت می کردند، به انقلاب مشروطه به صورت مالی کمک می کردند و در تاسیس نهادهای جدید حضور داشتند اما با وجود تمام تلاش زنان پس از انقلاب مشروطه نتوانستند حتی به ابتدایی ترین حقوق خود دست یابند. بعدها در دوران پهلوی گرچه شرایطی فراهم شد که زنان توانستند با حاکمیت بر سر حقوق شان مذاکره کنند و حاکمیت را مجاب به پذیرش برخی حقوق آنان کنند اما از آنجا که قدرت زنان در آن دوره تفویضی و از جانب مردسالاری سکولار بود پس از انقلاب توانستند به راحتی زنان را به عقب بازگردانند. تجربه‌ی مشروطه و پهلوی به ما دو نکته را می‌گوید: ۱- برای دست‌یابی به حقوق برابر، تنها عاملیت زنان به عنوان یک تک وجهی کافی نیست زیرا قدرت عملاً در دست کسانی بود که در طول تاریخ به همه‌ی امکانات مالی و سیاسی و اجتماعی دسترسی داشتند. ۲- ساختار مردسالاری در یک چشم به هم زدن می‌تواند وضعیت زنان را تغییر دهد زیرا ساختار قدرت در دست زنان نبود. نتیجه این بود که زنان اولین گروهی بودند که پس از انقلاب ۵۷ سرکوب شدند. در نتیجه زنان باید قدرت را به دست بگیرند نه اینکه برخی جایگاه‌های قدرت توسط مردان به زنان پیشکش شود. یکی از دلایلی که انقلاب زن زندگی آزادی در سایر کشورهای مورد حمایت قرار میگیرد این است که این انقلاب ساختار مردسالاری و ساختار قدرت را نشانه گرفته است. ما باید از این شعار محافظت کنیم زیرا زن نماینده ی تمام قشرهای سرکوب شده‌ی جامعه ایران است.


در پرسش و پاسخ سوال‌هایی در زمینه‌ی وجه طبقاتی مردسالاری مطرح شد. حمیده با تاکید بر اینکه زنان طبقات مختلف درجات مختلفی از محدودیت را تجربه می‌کنند، قائل به این امر بود که نباید روی وجه طبقاتی مردسالاری تاکید کرد زیرا مردسالاری یک تعریف بیشتر ندارد و تاکید بیش از حد روی وجه طبقاتی باعث می‌شود که زنانی که از زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف می‌آیند در مبارزاتشان با یکدیگر پیوند نخورند. از دیگر موارد مطرح شده در پرسش و پاسخ این بود که گرچه در عمل مداخله‌گر فمینیستی باید رادیکال بود اما در روایت تاریخ باید به تصویر کردن اقدامات عملی زنان پرداخت. حمیده پاسخ داد که او گرچه اقدامات عملی زنان برای برون‌رفت از فضای سرکوب را میبیند، اما می‌خواهد روی ساختار مردسالاری به عنوان مشکل اصلی عقب‌ماندگی زنان تایید کند. از دیگر مباحثی که در این قسمت بررسی شد انتقال مردسالاری خانگی به مردسالاری حکومتی پس از انقلاب اسلامی بود که می‌تواند باعث شود فضا برای زنانی که با مردسالاری خانگی دست و پنجه نرم می‌کنند بازتر شود زیرا کنترل زنان بیشتر به مردسالاری حکومتی منتقل می‌شود. حمیده معتقد بود که اتفاقا این انتقال، پس‌رفتی برای زنان محسوب می‌شود زیرا روایت ایدئولوژیک حکومت به زنان تحمیل می‌شود و تا حدی روایت مردسالارانه در دید آنان کمرنگ می‌شود.